اعداد در پارسی باستاناعداد در پارسی باستانایرانیان باستان چگونه یک عدد را می‌نوشتند؟
غروب در پارک ملی تورانغروب در پارک ملی تورانجایی نزدیک روستای طرود
درخت کهنسالدرخت کهنسالپیر بودم ز جفای فلک و جور زمان باز پیرانه‌سرم عشقِ جوان بازآمد
سه راهیسه راهیپانورامای ۳۶۰ درجه
صیدصیدهستی تو چون کبوترکی مسکین بازی چنین قوی شده صیادت
زمستان کُندزمستان کُندطبیعت زمستانی کُند بالا یا کند علیا
گل هزار خارگل هزار خارگل چگویم ز گلستان جهان که به یک گل هزار خار افتاد
دفتر نخستدفتر نخستاشعاری از سعدی، حافظ و مولانا
راه میان برراه میان برما قدم از سر کنیم در طلب دوستان راه به جایی نَبُرد هر که به اَقدام رفت
مرا با تو ماجرایی هستمرا با تو ماجرایی هستکه در جهان به جز از کوی دوست جایی هست؟!
دودناکدودناکنمای کرج از لابه لای کوه‌ها
جزیره سرگردانجزیره سرگردانکشتی هر که در این ورطه خونخوار افتاد نشنیدیم که دیگر به کران می‌آید
رویای مشترکرویای مشترکماه‌رویا! روی خوب از من متاب بی‌خطا کشتن چه می‌بینی صواب
قله باشکوه دماوندقله باشکوه دماوندقله دماوند از گردنه بشم - گور سفید
روستای مرانروستای مرانحدود سال ۱۳۷۸ به همراه گروهی از دوستان در مسیر کوهپیمایی از الموت به سه هزار به روستای کوهستانی مران رسیدیم
فصل خزانفصل خزانرنگ پاییز
گل و سنگگل و سنگتا کوه گرفتم ز فراقت مژه‌ام آب چندان بچکانید که بر سنگ نشان کرد
بین و برکنبین و برکنسلسلهٔ موی دوست حلقه دام بلاست هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست
شیرینیشیرینیقضا به ناله مظلوم و لابه محروم دگر نمی‌شود ای نفس بس که کوشیدی
گل ترک خوردهگل ترک خوردهخشک شد بیخ طرب راه خرابات کجاست تا در آن آب و هوا نشو و نمایی بکنیم
آفتابآفتابرفت باید تا به کام دل رسند شب نشستن تا برآید آفتاب
ساعت طلاییساعت طلاییدریاب دمی صحبت یاری که دگربار چون رفت نیاید به کمند آن دم و ساعت
چشم اندازچشم اندازهرگز اگر راه به معنی برد سجدهٔ صورت نکند بت‌پرست
راه شهر به کوهستانراه شهر به کوهستانره به در از کوی دوست نیست که بیرون برند سلسله پای جمع زلف پریشان اوست
کوه نیزواکوه نیزواروستای چاشم در دامنه کوه نیزوا
اُرس یا سرو کوهیاُرس یا سرو کوهینماد جاودانگی در فرهنگ ایران
زرد قناری و ناخدازرد قناری و ناخداسفر قبله درازست و مجاور با دوست روی در قبله معنی به بیابان نرود
پیکرهٔ خفتهپیکرهٔ خفتهروزگار خویش را امروز دان بنگرش تا در چه سودا می‌رود
پیش و پس راهپیش و پس راهبارها گفته‌ام و بار دگر می‌گویم که من دلشده این ره نه به خود می‌پویم
روستای چاشمروستای چاشمطبیعتی متنوع و زیبا در همهٔ فصل‌ها
گیاه خشکیده در سرماگیاه خشکیده در سرماکامجویان را ز ناکامی چشیدن چاره نیست بر زمستان صبر باید طالب نوروز را
آبشاری در جنگلآبشاری در جنگلزمستان و جنگل و رود
ای مرغکای مرغکای مرغک خرد، ز اشیانه پرواز کن و پریدن آموز
شباهنگام در روستاشباهنگام در روستاترا من چشم در راهم شباهنگام
ایوان خانه قدیمی در بیرجندایوان خانه قدیمی در بیرجندشب فراق نخواهم دواج دیبا را که شب، دراز بود خوابگاه تنها را
سرو قدیمی درقهسرو قدیمی درقهبه جای سرو بلند ایستاده بر لب جوی چرا نظر نکنی یار سرو بالا را ؟
تو جان مهربانیتو جان مهربانیتو اینی یا تو آنی
بی‌نشانیبی‌نشانینشانت کی جوید که تو بی‌نشانی مکانت کی یابد که تو بی‌مکانی
نخواهیم پَرَدنخواهیم پَرَدنه من انگشت نمایم به هواداری رویت که تو انگشت نمایی و خلایق نگرانت
اقامتگاه بومگردی چپیلهاقامتگاه بومگردی چپیلهمجموعه تاریخی اقامتی چپیله در دل قدیمی روستای تاریخی دهوک
اقتداراقتدارحقیقت آن که نه در خورد اوست جان عزیز ولیک درخور امکان و اقتدار منست
سپیدارسپیدارنشانی خانه دوست
جانب ماهجانب ماهاین خط به زمین نشاید انداخت کز جانب ماه آسمان است
خواب خوشخواب خوشمن نیز چشم از خواب خوش بر می‌نکردم پیش از این روز فراق دوستان شب‌خوش بگفتم خواب را
مسجد جامع نطنزمسجد جامع نطنزمسجد جامع یا مسجد جمعهٔ نطنز
آفتاب زندگانیآفتاب زندگانیذوقی چنان ندارد بی دوست زندگانی دودم به سر برآمد زین آتش نهانی
کوه اساطیری خرو و نروکوه اساطیری خرو و نروغروب و طلوع، آبان و بیابان، خیر و شر، خوب و بد
تماشای طبیعت اسرار آمیز توران از فراز کوه نبیتماشای طبیعت اسرار آمیز توران از فراز کوه نبیگوشه‌ای از پناهگاه ملی حیات وحش توران در نزدیکی روستاهای ناهر و زیور
207 نتیجه 1 از 523